قرآن کریم (آیه شماره 60 از سوره مبارکه فرقان)خدای رحمان

آیه شماره 60  از سوره مبارکه فرقان
خدای رحمان

 
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُواْ لِلرَّحْمَانِ قَالُواْ وَ مَا الرَّحْمَانُ أَ نَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَ زَادَهُمْ نُفُورًا  

 
و هنگامی که به آنان گفته شود: «برای خداوند رحمان سجده کنید!» می‏گویند:«رحمان چیست؟ ! (ما اصلا رحمان را نمی‏شناسیم!) آیا برای چیزی سجده کنیم که تو به ما دستور می‏دهی؟! س‏ذللّه (این سخن را می‏گویند) و بر نفرتشان افزوده می‏شود!
 1- سجده، مظهر یکتاپرستى و روح ادیان توحیدى است. «اسجدوا» (از میان همه‏ ى تکالیف، تنها سخن از سجده به میان آمده است)
2- در امر به معروف، به دلیل امر خود اشاره کنید. «اسجدوا للرحمن» (دلیل سجده شما، رحمت گسترده‏ى خداوند است)
3- کفر و لجاجت باعث میشود دعوت انبیا نه تنها کارساز نباشد، بلکه مایه ‏ى زدگى و نفرت بیشتر کفّار از کلام حقّ شود. «زادهم نفوراً»

 

1 ـ مشرکان صدراسلام، به سجده در برابر خداى رحمان، مأمور شده بودند.

و إذا قیل لهم اسجدوا للرحمـن


2 ـ مشرکان صدراسلام، از سجده در برابر خداى رحمان، امتناع مى کردند.

و إذا قیل لهم اسجدوا للرحمـن قالوا و ما الرحمـن


3 ـ مشرکان صدراسلام نسبت به معنا و حقیقت رحمان، اظهار بى اطلاعى نموده و تجاهل مى کردند.

قالوا و ما الرحمـن

«ما» در «و ماالرحمان» استفهامیه است و در آن دو احتمال وجود دارد: 1ـ سؤال از معنا و حقیقت واژه «رحمان» است. 2- سؤال از مصداق و مسمّاى اسم «رحمن» مى باشد; که برداشت یاد شده مبتنى بر احتمال نخست است. گفتنى است چون از رحمانیت خدا در آیات بسیارى سخن به میان آمده است ـ که جمله (إذا قیل ...) نیز مؤید آن مى باشد ـ به دست مى آید که مشرکان از رحمانیت خدا آگاه بوده و تجاهل مى کردند.


4 ـ مشرکان صدراسلام، نسبت به این که رحمان نام چه کسى است اظهار بى اطلاعى نموده و تجاهل مى کردند.

قالوا و ما الرحمـن


5 ـ رحمان، از اوصاف و نام هاى خداوند

اسجدوا للرحمـن قالوا و ما الرحمـن


6 ـ مشرکان صدراسلام، منکر رحمانیت خدا بودند.

و إذا قیل لهم اسجدوا للرحمـن قالوا و ما الرحمـن أنسجد لما تأمرنا و زادهم نفورآ

7 ـ مشرکان صدراسلام، به دلیل این که پیامبر(ص) آنان را به سجده در برابر خداى رحمان فرمان داد، از سجده امتناع کردند.

قالوا و ما الرحمـن أنسجد لما تأمرنا

برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «ما» در «لما تأمرنا» مصدریه و «لام» تعلیلیه باشد; یعنى، آیا به خاطر فرمان تو ما سجده کنیم؟ هرگز چنین نخواهیم کرد! گفتنى است همزه در «أنسجد» استفهامیه و براى انکار و امتناع است.


8 ـ عناد و دشمنى ویژه مشرکان نسبت به پیامبر(ص)

قالوا و ما الرحمـن أنسجد لما تأمرنا

از این که مشرکان دلیل مخالفت خود با سجده بر خداى رحمان را، تنها فرمان پیامبر(ص) دانسته اند، مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.


9 ـ سجده در برابر خداى رحمان، تکلیفى مهم و داراى جایگاه ویژه در میان دیگر تکالیف الهى

و إذا قیل لهم اسجدوا للرحمـن قالوا و ما الرحمـن أنسجد لما تأمرنا

اختصاص به ذکر یافتن صفت رحمان از میان دیگر اوصاف خداوند، به هنگام فرمان سجده در برابر او، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.


10 ـ فرمان پیامبر(ص) به سجده کردن مشرکان صدراسلام براى خداى رحمان، موجب نفرت فزون تر آنان از سجده و دورى آنها از راه حق و حقیقت گردید.

اسجدوا للرحمـن قالوا و ما الرحمـن أنسجد لما تأمرنا و زادهم نفورًا

در برداشت فوق، فاعل «زاد» امر به سجده دانسته شد.


11 ـ حساسیت و نفرت شدید مشرکان نسبت به توصیف خداوند به وصف رحمانیت و نامیدن او به نام رحمان

اسجدوا للرحمـن قالوا و ما الرحمـن أنسجد لما تأمرنا و زادهم نفورًا

انکار رحمانیت خدا، تجاهل نسبت به شناخت نام رحمان از سوى مشرکان و ازدیاد نفرتشان از سجده بر خداى رحمان، نشانگر این حقیقت است که آنان اصولاً نسبت به این نام حساس بودند و از توصیف خدا به رحمان نفرت شدید داشتند.


12 ـ سجده در برابر خداى رحمان، مظهر یگانه پرستى و روح ادیان توحیدى است.

اسجدوا للرحمـن قالوا و ما الرحمـن ... و زادهم نفورًا

قرار گرفتن فرمان سجده بر خداى رحمان در ردیف سلسله آیات مربوط به محکومیت شرک و اثبات توحید و یگانگى خداوند، مى تواند مطلب یاد شده را برساند.



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.