آیات قرن کرم ومسائل اعتقادی (هر کس خدا و فرستاده‏اش را نافرمانى کند)

مسائل اعتقادی (هر کس خدا و فرستاده‏اش را نافرمانى کند)

سوره ۳۳: الأحزاب - جزء ۲۲

وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا ﴿۳۶﴾

و هیچ مرد و زن مؤمنى را نرسد که چون خدا و فرستاده‏اش به کارى فرمان دهند براى آنان در کارشان اختیارى باشد و هر کس خدا و فرستاده‏اش را نافرمانى کند قطعا دچار گمراهى آشکارى گردیده است (۳۶) 

 

شان نزول


آیات فوق به گفته غالب مفسران و مورخان اسلامى در مورد داستان ازدواج زینب بنت جحش (دختر عمه پیامبر گرامى اسلام) با زید بن حارثه برده آزاد شده پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده است. ماجرا از این قرار بود که: قبل زمان بعثت و بعد از آن که خدیجه با پیامبر (صلی الله علیه و آله) ازدواج کرد خدیجه برده‏اى به نام" زید" خریدارى نمود که بعدا آن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) بخشید و پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را آزاد فرمود، و چون طائفه ‏اش او را از خود راندند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) نام "فرزند خود" بر او نهاد و به اصطلاح او را "تبنى" کرد. بعد از ظهور اسلام" زید" مسلمانى مخلص و پیشتاز شد و موقعیت ممتازى در اسلام پیدا کرد، و چنان که مى‏دانیم سرانجام یکى از فرماندهان لشکر اسلام در جنگ موته شد که در همان جنگ شربت شهادت نوشید. هنگامى که پیامبر (صلی الله علیه و آله) تصمیم گرفت براى"زید" همسرى برگزیند، از "زینب بنت جحش" که دختر" امیه "دختر" عبد المطلب" (دختر عمه‏ اش) بود، براى او خواستگارى نمود. "زینب" نخست چنین تصور مى‏کرد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى‏خواهد او را براى خود انتخاب کند، خوشحال شد و رضایت داد، ولى بعدا که فهمید خواستگارى از او براى" زید" است، سخت ناراحت شد و سر باز زد، برادرش که" عبد اللَّه" نام داشت او نیز با این امر به سختى مخالفت نمود. در اینجا بود که نخستین آیه از آیات مورد بحث نازل شد و به امثال" زینب" و" عبد اللَّه" هشدار داد که آنها نمى‏توانند هنگامى که خدا و پیامبرش کارى را لازم مى‏دانند مخالفت کنند. آنها که این مساله را شنیدند در برابر فرمان خدا تسلیم شدند (البته چنان که خواهیم دید این ازدواج، ازدواج ساده‏اى نبود و مقدمه ‏اى بود براى شکستن یک سنت غلط جاهلى، زیرا در عصر جاهلیت هیچ زن با شخصیت و سرشناسى حاضر نبود با برده‏اى ازدواج کند، هر چند داراى ارزشهاى والاى انسانى باشد). اما این ازدواج دیرى نپائید و بر اثر ناسازگاریهاى اخلاقى میان طرفین، منجر به طلاق شد، هر چند پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اصرار داشت که این طلاق رخ ندهد اما رخ داد. سپس پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) براى جبران این شکست زینب در ازدواج، او را به فرمان خدا به همسرى خود برگزید.



تفسیر نور


اگر مسلمین تسلیم این آیه بودند، پس از آن که پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) در غدیر خم به فرمان خداوند على (علیه السلام) را به جانشینى خود و رهبرى امّت اسلام معرّفی کرد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» دیگرى را بر على (علیه السلام) ترجیح نمى‏دادند.
این آیه زمینه ساز آیه ‏ى بعد است که به پیامبر مى‏فرماید: تو باید سنّت‏هاى غلط را بشکنى و مردم حقّ ندارند در برابر خواست خداوند اعمال سلیقه کنند.این که آیه‏ ى شریفه مى‏فرماید: انسان در برابر فرمان خدا و رسول اختیارى ندارد، نباید براى کسى مایه تعجّب باشد زیرا این کار، درست مانند این است که پزشک با قاطعیّت به بیمار خود بگوید: تو حقّ ندارى غیر از آنچه من دستور داده ‏ام غذا یا داروى مصرف کنى.
خداوند نیز ما را از انتخاب آزاد، طبق میل شخصى در برابر فرامین الهى منع کرده است،زیرا او راه سعادت ما را بهتر از ما مى‏داند.
در روایت مى‏خوانیم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یا عباد الله انتم کالمرضى و ربّ العالمین کالطّبیب... اَلا فسلّموا لله امره تکونوا من الفائزین» <30> اى بندگان خدا! شما همچون بیمارو خدا مانند طبیب است، مصلحت مریض در نسخه طبیب است نه آنچه بیمار تمایل دارد،پس تسلیم امر خدا باشید تا رستگار شوید.
در نظام حکومت دینى، خدا محورى بر دموکراسى و مردم سالارى حاکم است، زیرا نظرمردم مادامى ‏ارزش دارد که مخالفِ حکم خدا نباشد.
1- سنّ و سواد و نژاد و قدرت و ثروت و شهرت و قبیله و طرفدار و سازمان‏هاى بین المللى، هیچکدامم سبب ایجاد حقّ در برابر قانون الهى نمى‏شود. (ما کان لمؤمن ولامؤمنه)
2- نشانه‏ى ایمان، تعبّد در برابر خدا و رسول است. (ما کان لمؤمن ولامؤمنه...)
3- در تسلیم و تعبّد، زن و مرد تفاوتى ندارند. (لمؤمن ولامؤمنه)
4- هر کس در برابر قانون خدا و سنّت پیامبر، قانونى بیاورد، در ایمان خود شک کند. (ما کان لمؤمن ولامؤمنه)
5- دستورات پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله)، همچون دستورات خداوند واجب الاجرا است.(اذا قضى الله و رسوله)
6- خدا و رسول بر امور مردم ولایت کامل دارند. (قضى الله و رسوله امراً)
7- اجتهاد در برابر نصّ، ممنوع است. (آن جا که حکم الهى روشن است، هیچ کس حقّ اظهار نظر ندارد.) (ما کان - لهم الخیره)
8- آزادى انسان در چارچوب قوانین الهى است. (ما کان لهم الخیره)
9- عقل باید تابع وحى و سلیقه باید تابع وظیفه باشد. (ما کان لهم الخیره)
10- هر انتخاب و نظریّه‏اى که مخالف قانون و قضاوت خدا و رسول باشد،معصیت و انحراف آشکار است. (و من یعص الله... ضلالاً مبینا)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.