ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
قرآن کریم - ارتباط و برخورد ما با دشمنان
بیماردلان و سست ایمانی
سست ایمانان از هدایت الهی محروند
بیماردلان و سست ایمانی انگیزه ی پذیرش رابطه ی ذلّت بار با ابر قدرت ها.
سوره مائده
فَتَرَی الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ یُسَرِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَی أن تُصِیبَنَا دَآئِرَهٌ فَعَسَی اللَّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِنْدِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَی مآ أَسَرُّواْ فِی أَنفُسِهِمْ نَدِمِینَ«52»
(با آن همه توصیه به نپذیرفتن ولایت کفّار) بیماردلان را می بینی که در دوستی با آنان (کافران)، سبقت می گیرند (و در توجیه کارشان) می گویند: می ترسیم که حادثه ای بد برایمان پیش آید (و ما نیازمند کمک آنان باشیم) پس امید است که خداوند، پیروزی یا امر دیگری را از جانب خود (به نفع مسلمین) پیش آورد، آنگاه آنان از آنچه در دل پنهان داشته اند پشیمان شوند.
وَیَقُولُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَهَؤُلَا ءِ الَّذِینَ أَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَکُمْ حَبِطَتْ أَعْمَلُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَسِرِینَ«53»
و کسانی که ایمان آوردند (هنگام پیروزی مسلمین و رسوایی منافقان با تعجّب، به یکدیگر) می گویند: آیا اینان همان هایی هستند که با تأکید، به خدا قسم می خوردند که ما با شماییم؟ پس (چرا کارشان به اینجا کشید؟) اعمالشان نابود شد و زیانکار شدند.
شان نزول:
بسیاری از مفسران نقل کردهاند که بعد از جنگ بدر، عبادة بن صامت خزرجى خدمت پیامبر رسید و گفت: من هم پیمانانى از یهود دارم که از نظر عدد زیاد و از نظر قدرت نیرومندند، اکنون که آنها ما را تهدید به جنگ میکنند و حساب مسلمانان از غیر مسلمانان جدا شده است، من از دوستی و هم پیمانی با آنان برائت میجویم، هم پیمان من تنها خدا و پیامبر او است. عبد الله بن ابی گفت: ولی من از هم پیمانی با یهود برائت نمی جویم، زیرا از حوادث مشکل میترسم و به آنها نیازمندم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: آنچه در مورد دوستی با یهود بر عباده می ترسیدم، بر تو نیز می ترسم (و خطر این دوستی و هم پیمانی برای تو از او بیشتر است). عبد الله گفت: چون چنین است، من هم می پذیرم و با آنها قطع رابطه میکنم. این آیات نازل شد و مسلمانان را از هم پیمانی با یهود و نصاری بر حذر داشت.
تفسیر نور
نکته ها:
بیماردلان کسانی هستند که نسبت به حقّانیّت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و یا برخی از معارف دینی در شک بوده و ایمانی ضعیف دارند.(1)
در مورد معنای آیه، سه احتمال وجود دارد:
الف: در هنگام پیروزی مسلمین و رسوایی منافقان، مؤمنان با تعجّب می گویند: آیا این یهود و نصاری بودند که سوگند جدّی بر یاری کردن شما مؤمنین خوردند؟
ب: برخی از مؤمنین واقعی بعد از پیروزی به یکدیگر می گویند: آیا این بیماردلان بودند که با سوگند می گفتند ما با شما هستیم و دیدید که نبودند؟
ج: این بیماردلان که سوگند یاد کردند ما با یهود و نصاری هستیم، آیا توانستند به شما اهل کتاب کمکی کنند؟
پیام ها:
1- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله شاهد تلاش های آشکار و شتابزده افراد سست ایمان برای پیوستن به یهود و نصاری است. «فتری الّذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم»
2- نمونه ی روشن کسانی که از هدایت الهی محروند، بیماردلانی هستند که با سرعت برای پیوستن به کفّار تلاش می کنند. «انّ الله لایهدی القوم الظالمین... الّذین فی قلوبهم مرض» (حرف «فاء» نشانه آن است که ظالمین آیه قبل، بیماردلان این آیه هستند)
3- بیماردلان سست ایمان، با سرعت به سراغ طرح دوستی با دشمنان کافر می روند. «فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم»
4- افراد سست ایمان و منافق، می خواهند که جزو کفّار باشند. «یسارعون فیهم»، نه «الیهم».
5 - در برابر نص و فرمان صریح خداوند نباید اجتهاد و مصلحت اندیشی کرد. «لاتتّخذوا الیهود... اولیاء... یقولون نخشی»
6- انگیزه ی پذیرش رابطه ی ذلّت بار با ابر قدرت ها، ضعف ایمان و وحشت از غیر خداست. «یقولون نخشی»
7- مسلمانان، به پیروزی و گسترش اسلام و افشای منافقان امیدوار باشند. «فعسی اللّه أن یأتی بالفتح...»
8 - عزّت سیاسی، قدرت اقتصادی و پیروزی نظامی همه از طرف خدا و در دست اوست. «أن یأتی بالفتح أو أمر من عنده»
9- با کفّار رابطه ولایت نداشته باشید، تا امداد های غیبی خدا به سوی شما سرازیر شود. «لا تتّخذوا... یأتی بالفتح او امر من عنده»
10- پایان نفاق و وابستگی به کفّار، حبط و رسوایی و شرمندگی است. «نادمین»
11- هر سوگندی نشانه ی صداقت نیست، فریب سوگندها را نخورید. «أهؤلاء الّذین اقسموا باللّه انّهم معکم»
12- وابستگی به بیگانگان، مورد ملامت مؤمنان است. «ویقول الّذین آمنواأهؤلاء... انّهم معکم»
13- نشانه ی خسران انسان، از بین بردن کارهای نیک است. «حبطت اعمالکم فاصبحوا خاسرین»