عدالت آفریدگار و آفریدگان
جهان هستی بر پایهی حق و عدالت آفریده شده است، بر این دو پایه استوار است و به وسیلهی جهان آفرین گردانیده میشود، همهی موجودات بیجان و بیاراده بر همین دو اصل به انجام وظیفه مشغولند، بنابراین انسان آزاد نیز شایسته است با اختیار و اراده، خود را و مجتمع خود را با این دو اصل اساسی هماهنگ سازد و گرنه نابود میشود و در همین زندگی کنونی و در آن جهان پسین با کیفر پروردگار عادل و حکیم و لطیف و خبیر رو به رو میگردد. چنانکه خدای حکیم در قرآن میفرماید: ادامه مطلب ...
از ورود امام بزرگوار به کوفه، تا شهادت او در مسجد آن شهر، پنجاه ماه بیش نبود، لیکن درسهای گرانسنگ و پر ارزشی که با گفتار، رفتار و شیوهی عمل خود، در همهی زمینهها، به مردم داد از زمین و زمان گستردهتر و ژرفتر گردید. آموزشهایی که از سرچشمهی وحی آبیاری و بوسیلهی باغبان رسالت پرستاری شده در ژرفای اندیشهی علی (ع) به بار و بر نشسته بود. ادامه مطلب ...
راز بگشا ای علی (ع) مرتضی
تا یک هفته پس از کشته شدن عثمان، حکومت شهر مدینه در دست شورشیان بود و در تمام این مدت خشم و شور و عصبیت و کین خواهی بر آنان حاکم بود، سران و رهبران شورشی برای یافتن خلیفهای هر دری را میکوبیدند، لیکن اوضاع چنان آشفته و نابسامان بود که هیچ کس جرات پذیرش چنین مسوولیت سنگین و بار گرانی را نداشت، بسیاری از بزرگان آن روزگار، اگر چه آرزوی خلافت و امارت مومنان را در سر داشتند، لیکن در برابر ملاحظاتی شانه از زیر بار خالی میکردند، تا اینکه پس از یک هفتهی پر شر و شور، ناگهان به یاد علی (ع) افتادند و چون آبهای نگه داشته شده در پس سدی استوار، پس از شکسته شدن سدی به سوی خانهی علی (ع) روان گردیدند و با پافشاری بسیار از او خواستند خلافت پس از عثمان را بپذیرند. علی (ع) سرانجام کار را به روشنی میدید و آیندهی اجتماعی آن مردم را چنین برایشان ترسیم کرد:
«دعونی و التمسوا غیری، فانا مستقبلون امرا له وجوه و الوان، لا تقوم له القلوب و لا تثبت علیه العقول. و ان الافاق قد اغامت و المحجه قد تنکرت.» [50].
روزگار خلیفهی نخست در جنگ با از دین برگشتگان و معترضان و سپس آغاز فتوحات برون مرزی در شام- که زیر سلطهی روم شرقی بود- به سر آمد. پس از وی عمر بن خطاب به خلافت نصب شد. در دورهی دهسالهی خلافت عمر (13 -23 ه.) ایران ساسانی، شام (سوریه، فلسطین، اردن و لبنان کنونی) و مصر به دست مسلمانان افتاد. در آمدن سرزمینهای وسیع و ملتهای گوناگون در قلمرو مسلمانان، مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و اداری نوی فراهم کرد. خلیفهی دوم میخواست با اعمال قدرت مشکلات را چاره کند، در برخی موارد توفیق به دست آورد و در مواردی نیز مشکلات در زیر پرده ماندند و حل نشده برای جانشین او باقی ماندند، همین مسائل و مشکلات به توطئهای علیه عمر انجامید و به ظاهر، به بهانهی ملیت دوستی و مبارزه با تبعیض نژادی، به دست فردی ایرانی به نام ابولولو فیروز با خنجر زخمدار گردید و بر اثر همان زخم از دنیا رفت. عمر در روزهای آخر زندگی، برای گزینش جانشین خود، شورایی تشکیل داد که شش نفر زیر عضو آن بودند:
ادامه مطلب ...تقوا، یا پرواپیشگی، در اسلام معیار ارزشها است و قرآن میگوید: «ان اکرمکم عند الله اتقاکم» [41] مساوی است با (بیگمان از همگان گرامیتر و با ارزشتر در پیشگاه خدا از شما کسی است که پروادارتر باشد). لیکن این معیار ارزشی، در میان ما مسلمانان، در بسیاری از جایگاهها، نادرست بیان گردیده است، بویژه در زبان فارسی، تعبیر نارسایی از آن میشود و تقوا را «پرهیزکاری» ترجمه کرده پرهیزکار را کسی میدانند که از هر کار خوب یا بد پرهیز دارد و از بیم آلوده شدن دست به سیاه و سفید نمیزند. البته مفهوم پرهیز و پرهیزکاری همین تصور است، لیکن پرهیزکاری، بعدی منفی از تقوا است و تنها یک جنبه از آن در نظر گرفته شده است. در روزگاران بیتفاوتیها و بدبینیها و انفعالها و از سیاستهای خود کامهی نیرنگ بازانه کنار گرفتنها، پرهیزکاری پیوسته بهانهای میگردد برای عافیت طلبی و سلامت گزینی!
ادامه مطلب ...گروهی از سطح فرازین انسانیت فرود آمده چنان به زمین و زندگی این جهانی چسبیدهاند که گویی هرگز از آن جدا شدنی در کار نیست و چنان بدین دنیا عشق میورزند و بر گرد بهرههایش میچرخند و به زر و زیورهایش چشم دوختهاند و به گرد آوری مال و منالش آزمندی نشان میدهند، که یک گام فراتر را نمیبینند و آیندهای در برابر نمیپندارند و از قامت خم شدهی خود بر روی کالاهایش، جای برتری را نمینگرند. ادامه مطلب ...
قرآن، راهنمای انسانها، در وصف مومنان پر تلاش که پیوسته آمادهی پذیرش فرمان پروردگار خود هستند و در بر پای داشتن نماز میکوشند و از بخشش و جهاد مال و جان دریغ نمیورزند، میفرماید: «و امرهم شوری بینهم» [25]: کار خودشان در میان آنان با تبادل نظر و مشورت و رایزنی انجام میگیرد. و خدای متعال به پیامبرش، با همهی عظمت و آگاهی میفرماید: «و شاورهم فی الامر» [26]: در امر (این جهانی که به مردم ارتباط دارد) با آنان رایزنی کن.
ادامه مطلب ...علی علیه السلام آموزگار وحدت در میان امت
پس از رسول خدا در امر جانشینی آن حضرت اختلاف پیدا شد.
لیکن علی بن ابیطالب (ع)، پیش از هر چیزی در اندیشهی حفظ دستاوردهای بیست و سه ساله ایست که پیامبر، چون امانتی بس گرانبها و بیبدیل، بدو سپرده است، او میبیند که درگیری و جنگ بر سر این حق، موجودیت اسلام را به خطر میافکند. امیرالمومنین خود را برای بر عهده گرفتن این مسوولیت از دیگران شایستهتر میداند و در حقانیت خود برای امر جانشینی رسول خدا کوچکترین شک و تردیدی ندارد، لیکن مسوولیت اجرایی و سرپرستی امور هدف نیست، وسیلهایست برای هدایت انسان به سوی خدا با حفظ اسلام، اسلام در آن شرایط تاریخی نهال نورسی بود که بوسیلهی تند بادهای سوزان دشمنان خارجی و آفات کینهتوزیها و نفاق داخلی به شدت تهدید میشد، کوچکترین اقدام نا به جا و بیموقع، اگر چه در راه حق و برای حق باشد، آسیبی جبران ناپذیر بدان میرسانید، لذا پیشنهاد افراد موقع نشناس و فرصت طلب را برای بیعت نپذیرفت و با ارادهای آهنین و آهنگی استوار و زبانی گویا و قلبی محکم، چون تندر خورشید و چون شیر غرید و در پاسخ آنان چنین گفت: ادامه مطلب ...
علی در فراز و نشیبهای این جهانی
علی (ع) فرزند ابوطالب پسر عبدالمطلب پسر هاشم و فرزند فاطمه دختر اسد پسر هاشم، ده سال و به قولی سیزده سال پیش از بعثت متولد شد. نام او را حیدر هم گفتهاند و حیدر از نامهای شیر است. کنیهی او ابوالحسن و ابوتراب است. ادامه مطلب ...